در هر جامعهای داشتن چیز بخصوصی که در آن جامعه در مقام ارزش جلوه میکند، باعث حسادت میشود، متاسفانه دیده شده که برخی اشخاص و وبسایت هایی که نوع فعالیت آنها مشترک با زمینه فعالیت بنده است، اقدام به راه اندازی کاروان تهمت زنی و بی ارزش جلوه دادن دستاوردهایم می نمایند که واقعا همچنین اعمالی در شأن افرادی که خود را در رده اشخاص رده بالای علمی و پژوهشی قرار میدهند، نیست . آخر حسادت چرا؟ ما که میتوانیم دست به دست هم دهیم و با خلق تولیداتی بومی، کشور را از واردات بی رویه بخصوص در صنایع و تجهیزات مادر تخصصی الکترونیک بی نیاز نماییم، چرا اینطور عمل نکنیم؟
امام صادق (ع) چه خوب فرمودند که “لا لحسود لذه” (آسایشى براى حسود نیست).
حقیت امر این است که با توجه به زمینه فعالیت کاری خودم با اشخاص حقیقی و حقوقی فراوانی فعالیت داشته و دارم. در همین راستا هر فردی طی صعود از نردبان ترقی، مطمئناً دوستان بسیار و تعدادی هر چند اندک دشمن هم پیدا خواهد کرد .
امروزه در فضای مجازی تهمت زدن آنقدر آسان شده که به صورت یک ورزش شیرین فکری درآمده است. سایتهای مختلفی هر روز راهاندازی میشوند و بسته به میزان سواد و ذهنیتها، برای اشخاصی که در اوج هستند شروع به شایعه پراکنی می کنند که اگر بخواهیم هر روز در این فضای عظیم اطلاعاتی به جستجوی این مباحث وقت بگذارنیم، بی شک می بایست بیشتر وقت با ارزش خود را صرف رسیدگی حقوقی به این تهمت ها نماییم .
کسانی که مرا از نزدیک می شناسند خوب می دانند که من فردی آرام و دارای اخلاقیاتی ساده و بی آلایش هستم که مسائل را به راحتی و بدون نگرانی می پذیرم. خونسردم و به سادگی عصبانی و یا ناراحت نمی شوم و چارچوب رفتاری بسیار محکم و در عین حال صلح جو و بخشنده ای دارم.
در مواجه با چنین رفتارهایی حقیقتاً چیزی نمی توان گفت به جزء اینکه: می خواهی قضاوتم کنی؟ پس کفش هایم را بپوش، راهم را قدم بزن، دردهایم را بکش، سال هایم را بگذران … بعد قضاوتم کن!
من معتقدم زندگی کتابی است پرماجرا، هیچگاه آن را به خاطر یک ورقش نباید دور انداخت. در نهایت قضاوت در این زمینه را به ذهن های عادل و بیدار می سپارم …
دیدگاهتان را بنویسید